کد مطلب:74712 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:360

نشانه های پرواپیشگان (متقین)











1- فمن علامه احدهم: انك تری له قوه فی دین

توانمندی در دین

2- و حزما فی لین

دوراندیشی با نرمخویی و سازگاری

3- و ایمانا فی یقین

ایمان و اعتقادی در مرحله ی یقین و منزه از شك و تردید

4- و حرصا فی علم

حریص در تحصیل دانش

5- و علما فی حلم

آمیزنده ی دانش و بردباری (كه علم و حلم دو بال پروازند)

6- و قصدا فی غنی

میانه روی در هنگامه ی بی نیازی و ثروت

7- و خشوعا فی عباده

خضوع و خشوع در عبادت

8- و تجملا فی فاقه

آبرومندی، هنگام تنگدستی

9- و صبرا فی شده

صبر و بردباری در بحران سختی

10- و طلبا فی حلال،

جستجوگر مال حلال

11- و نشاطا فی هدی

پرتحرك و پرتلاش در راه هدایت مردم

[صفحه 13]

12- و تحرجا عن طمع

دوری از آز و طمع

13- یعمل الاعمال الصالحه و هو علی وجل

انجام كارهای شایسته بدون آلایش به غرور و خودپسندی، و همواره ترسان از عدم پذیرش عبادات.

14- یمسی و همه الشكر و یصبح و همه الذكر،

روز را با سرمایه یی از شكر به پایان مبرد. و صبح را با یاد خدا آغاز می كند.

15- یبیت حذرا و یصبح فرحا: حذرا لما حذر من الغفله و فرحا بما اصاب من الفضل و الرحمه

و از سوی دیگر، شب را چون غافلان یكدنده نمی خوابد، بلكه گاهی لذت شب زنده داری و ذكر خدا، او را از بستر جدا می كند، و این شب زنده داری نشاط صبحگاهی او را نمی گیرد،ترس و نگرانی او از آنست كه در دامچاله ی غفلت سقوط كند، و از آنكه فضل و رحمت الهی شامل حال اوگردد، شادان است.

16- ان استضعبت علیه نفسه فیما تكره لم یعطها سولها فیما تحب

اگر چشم پوشی از گناهان بر او سخت و سنگین آید، مقاومت می كند تا به خواسته های نامشروع تن در ندهد و ارزش و شخصیت خود را لكه دار نسازد.

17- قره عینه فیما لا یزول، و زهادته فیما لا یبقی

روشنی چشم او در ماندگاریهاست، یعنی دوراندیشی و جهان بینی وسیع او مانع از فریبایی دنیا، و زیبائیهای آنست و به خاطر دستیابی به لذتهای زودگذر دنیا، زندگی ابدی خود را تباه نسازد.

18- یمزح الحلم بالعلم و القول بالعمل.

بردباری و شكیبایی را با دانش می آمیزد و گفتار را با كردار.

[صفحه 14]

19- تراه قریبا امله

آمال و آرزوی او را كم می بینی، و شخصیت او از فرورفتن در رویای طلایی دور است.

20- قلیلا زلله

لغزش او نیز اندك است.

21- خاشعا قلبه

دل او خاشع است و در ترنم دایم یاد خدا و پیوستن به جهان بی نهایت.

22- قانعه نفسه

انسانی قانع و چشم و دل سیر است.

23- منزورا اكله

از پرخوری می پرهیزد و اسیر شكم و رفاه طلبی نیست.

24- سهلا امره

امورات او سهل و ساده می گذرد.

25- حریزا دینه

دین او محكم و پابرجاست و در برابر سیل خروشان توطئه های شیطان و هوای نفس، چون كوه استوار است.

26- میته شهوته

بر شهوات خود مسلط است و بر آن اسب سركش، لگام تقوی زده است.

27- مكظوما غیظه

خشم خود را فرو می خورد و بر نیروی غضب خویش مسلط است و می داند كجا از آن استفاده كند.

28- الخیر منه مامول

از او امید خیر دارند و از شرش در امانند.

[صفحه 15]

29- ان كان فی الغافلین كتب فی الذاكرین و ان كان فی الذاكرین لم یكتب من الغافلین

اگر در جمع غافلان قرار گیرد از یادآوران خواهد بود و جو را به نفع حق و عدل دگرگون سازد و اگر در جمع یادآوران باشد راه غفلت نپوید و از موقعیت مناسبت سوءاستفاده نكند.

30- یعفو عمن ظلمه و یعطی من حرمه

از كسانیكه بدو ستم كردند درمی گذرد و بر آنكه او را محرم كرده است، دست كرم می گشاید.

31- و یصل من قطعه

با آن كس كه خویشاوندی او را بریده است، صله ی رحم می كند.

32- بعیدا فحشه لینا قوله

ساحت قدس او را از فحش و بدزبانی دور است و زبانی نرم و مهربانانه دارد.

33- غائبا منكره حاضرا معروفه

كار ناپسند از او دیده نشود، بلكه خوبی های او زبانزد است.

34- مقبلا خیره مدبرا شره

او به كارهای خیر و خوب روی آورد و از شر و بدی بپرهیزد.

35- فی الزلازل وقور

در شدائد و سختی ها، بااستقامت و مقاوم است.

36- و فی المكاره صبور و فی الرخاء شكور

در مشكلات، بردبار و در رفاه، سپاسگذار.

37- لا یحیف علی من یبغض و لا یاثم فیمن یحب

بر آنكه خشم گیرد، زیاده زوی نكند و دوستی با كسی، او را به گناه نیندازد.

38- یعترف بالحق قبل ان یشهد علیه

[صفحه 16]

پیش از آنكه «علیه» او شهادت دهند، به حق اعتراف می كند.

39- لا یضیع ما استحفظ

در امنتداری سخت كوش است، سهل انگاری و بی تفاوتی روا نمی دارد كه خیانت است.

40- و لا ینسی ما ذكر

یاد خدا و تحصیل رضایت او، كه همواره باید در دیدگاهش باشد، از یاد نمی برد.

41- و لا ینابز بالالقاب

دیگران را با لقب های زشت و ناروا نخواند.

42- و لا یضار بالجار

به همسایه ضرر نزند.

43- و لا یشمت بالمصائب

مصیبت زدگان را شماتت نكند.

44- و لا یدخل فی الباطل و لا یخرج من الحق.

در امور لغو و باطل قدم ننهند، و از چهارچوب حق هم خارج نشود.

45- ان صمت لم یغمه صمته و ان ضحك لم یعل صوته

اگر از سخن لب فرو بندد، غمگین نشود كه سكوت او مصلحت و مفید است و اگر چهره به خنده بگشاید به قهقهه نرسد.

46- و ان بغی علیه صبر حتی یكون الله هو الذی ینتقم له

اگر بر او ستم كنید صبر و دفاع كند ولی انتقامه نگیرد و مقابله ی بمثل نكند و آن را به خدا واگذارد.

47- نفسه منه فی عناء و الناس منه فی راحه

خود را در راه خدا و بندگان او به رنج و تعب اندازد تا مردم از سوی او در راحتی و رفاه باشند.

[صفحه 17]

48- اتعب نفسه لآخرته و اراح الناس من نفسه

خود را به خاطر آخرتش در رنج نگه می دارد، تا دیگران در سایه امنیت و آسایش قرار گیرند.

49- بعده عمن تباعد عنه زهد و نزاهه و دنوه ممن دنا منه لین و رحمه.

كناره گیری او از افراد، برای پاكی و پارسایی است، معاشرت او با دیگران نیز موجب رحمت و مهربانی خواهد بود.

50- لیس تباعد بكبر و عظمه و لا دنوه بمكر و خدیعه.

دوری او از مردم بعلت كبر و غرور نیست، همانطور كه نزدیك شدن و ارتباط او از مكر و فریب سرچشمه نمی گیرد.



صفحه 13، 14، 15، 16، 17.